تولد دو سالگی
یاس عزیزم، روز تولدت جمعه بود از قبل آتلیه رزرو کرده بودیم ساعت 2 بعد از ظهر. بعد از اینکه از خواب بیدار شدی و صبحانه خوردی آماده شدیم و راه افتادیم که اول کیکت رو بگیریم و بعد بریم آتلیه. بعد از اینکه کیک رو گرفتیم و به سمت آتلیه راه افتادیم تو شروع کردی که من کیک می خوام و هی دستت رو کردی توی کیک اون قدر انگشتت رو زدی به روی کیک که یه طرف کیک تماما جای انگشتهای تو بود من و بابا تصمیم گرفتیم که کیک رو ببریم خونه که حداقل برا شب سالم بمونه ...وقتی رفتیم آتلیه و خانم عکاس متوجه شد که کیکت رو نبردیم گفت امروز تولد خودشم هست به همین خاطر هم رفت یه کیک گرفت که هم عکسای تولد تورو باهاش بگیره و هم تول...
نویسنده :
مامان
15:37
منتخب تولد تا دو سالگی
با چه ژستی هم می خوابه الهی من قربونت برم که زردی خیلی اذیتت کرد کی میگه آخه تو دخملی جان چه خنده ای فکر کنم خیلی سردته اینم وقتی که موش میشی پیرهن دست بافت مامان فریده آخ آخ آخ... ...
نویسنده :
مامان
19:48